در تاریخ یازدهم سپتامبر سال 2001 م یکی از جنجالی ترین و مهمترین حوادث جهان در کشور امریکا به وقوع پیوست که نه تنها نقطه عطفی در تاریخ جهان بشمار می آید بلکه معادلات و مناسبات روابط بین الملل در عرصه های گوناگون سیاسی، اقتصادی و... را دستخوش تحولات عمده ای کرده است.
در این روز 4 فروند هواپیمای مسافری که از بوستون، لس آنجلس و نیوجرسی به مقصد 4 شهر مختلف در حرکت بودند، در یک زمان ربوده شدند و به مقصد وال استریت، کاخ سفید و پنتاگون که نماد قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی ایالات متحده امریکا بودند، پرواز کردند. نخستین هواپیما در ساعت 8:45 صبح خود را به یکی از برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی کوبید و وارد طبقه 73 آن شد
و هواپیمای دوم کمتر از 20 دقیقه بعد خود را به ساختمان دیگر زد و پس از مدت کوتاهی برجهای دوقلو 118 طبقه ای با ارتفاع 410 متر در مقابل چشم همگان فروریختند. در همین زمان جورج دبلیو بوش رئیس جمهور امریکا که در محل نامعلومی مخفی شده بود، خبر داد که امریکا دچار حمله ای تروریستی شده است و اعلام حالت فوق العاده را برای این کشور ضروری دانست.
دقایقی بعد نیروی هوایی این کشور اعلام کرد که پرواز در سراسر امریکا ممنوع اعلام شده است. اما این اخطار مانع از آن نشد که هواپیمای سوم با ساختمان پنتاگون برخورد کند. این حادثه بین المللی با توجه به اخبار منتشر شده بعد از آن دارای ابعاد بسیار مهمی می باشد. مثلاً در بعد داخلی، ایالات متحده که با بهره گیری از ابزار پیشرفته و تقویت سازمان سیا چنین القا می کرد که هیچ خطری نمی تواند امنیت این کشور را آسیب بزند و به زعم خود به دنبال برنامه ریزی برای امنیت نظام بین الملل بود یکباره گرفتار مصیبت بزرگی شد و در درون خاک امریکا مورد حمله قرار گرفت.
در بعد بین المللی نیز دولت نظامی گرا و مداخله جوی بوش فرصت مناسبی برای تحقق برنامه های از پیش طراحی شده خود در نقاط مختلف به خصوص منطقه ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک خاورمیانه را پیدا کرد و پس از مدتی با سوء استفاده از افکار عمومی و به بهانه دخالت طالبان در این فاجعه و حضور آنها در افغانستان این کشور را اشغال کرد. نکته آخر این که با وجود گذشت 7 سال از این حادثه دلخراش هنوز هم ناگفته های بسیاری در پرده ابهام قرار دارد
نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]